دختر کوچولو دو سیب در دست داشت
در این موقع مادرش وارد اتاق شد و گفت: یکی از سیباتو به من میدی؟
دخترک نگاهی خیره به مادرش انداخت و نگاهی به سیب ها ؛
اندکی اندیشید!
سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب.
لبخند روی لبان مادرش ماسید
سیمایش داد میزد که چقدر از دخترکش نومید شده است
اما..
دخترک لحظه ای بعد یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان این سیب شیرین تره!
مادر خشکش زد
چه اندیشه ای به ذهن خود راه داده بود و دخترکش در چه اندیشه بود
هر قدر باتجربه باشید
هر قدر خود را دانشمند بدانید
قضاوت خود را اندکی به تاخیر اندازید
و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت،
با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد،
تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد
مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.
ضمنا به او گفت:
وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا
را فرستاده، بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار
شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.
منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟
زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد!
"ایمانتان بسیار"
زن و مرد دعواشون شد!باهم قهرن و باهم حرف نمیزنن
صدای زنگ تلفن:زن گوشی رو برمیداره
مردمیشنوه که دوستای زن به استخر دعوتش کردن
مردباخودش فکر می کنه:
کاش همین الان قبول کنه و بره تا چندساعتی تنها باشم و آروم شم
صدای زنگ تلفن:مرد گوشی رو برمیداره
زن میشنوه که دوستای مرد برای دیدن فوتبال دعوتش کردن
زن با خودش فکر میکنه:
کاش قبول نکنه کاش همین الان بیاد پیشم و بگه:
میدونم ازم دلخوری واسه همین نمیرم تاباهم باشیم و اگه ناراحتت کردم از دلت در بیارم
مردها برای آروم شدن نیاز به خلوت دارن و زنها برای آروم شدن نیاز به حمایت!
سلااااااااام
دوستای گلم با شناخت این تفاوتها خیلی از مشکلات به آرامی حل میشن!!
کیک بهشتی مادربزرگ
دختر كوچكی برای مادربزرگش توضيح میدهد كه چگونه
همه چيزها ايراد دارند: مدرسه، خانواده، دوستان و …
در اين هنگام مادربزرگ كه مشغول پختن كيك است،
از دختر كوچولو میپرسد كه آيا كيك دوست دارد
و پاسخ دختر كوچولو البته مثبت است.
ـ روغن چطور؟ نه!
ـ و حالا دو تا تخم مرغ، نه! مادر بزرگ .
ـ آرد چی؟ از آرد خوشت میآيد؟ جوش شيرين چطور؟
ـ نه مادر بزرگ! حالم از آنها به هم میخورد .
بله، همه اين چيزها به تنهايی بد به نظر میرسند،
اما وقتی به درستی با هم مخلوط شوند، يك كيك خوشمزه درست میشود،
خداوند هم به همين ترتيب عمل میكند،
خيلي از اوقات تعجب میكنيم كه چرا خداوند بايد بگذارد
ما چنين دوران سختی را بگذرانيم. اما او میداند
كه وقتی همه اين سختیها به درستی در كنار هم قرار گيرد،
نتيجه هميشه خوب است! ما تنها بايد به او اعتماد كنيم،
در نهايت همه اين پيشامدها با هم به يك نتيجه فوق العاده میرسند.
روزهای بدی در زندگی آدم می رسد
که هیچ کسی حتی نمی پرسد:
" خوبی ؟ "
برای چنین روزهای بدی
نیاز به یگانه مهربانِ دلسوزی داری
به شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی
و نامش چه زیباست …
خدا …
خداوندا
دنیای آشفته ی درونم را که تنها از نگاه تو پیداست
با لالایی مهربان خود آرام کن
تا وجود داشتن و بودن را به زیبایی احساس کنم……
گاندی خطاب به معشوقه اش:
تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم
و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی
کسی که تو از من میخواهی بسازی
یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت !!!
من باید بهترین خودم باشم برای تو …
و تو باید بهترین خودت باشی برای من …
خوب من
هنر عشق در پیوند تفاوت هاست
و معجزه اش ، نادیده گرفتن کمبودها …
"سلطان دلها"باش, اما دل نشکون.
بزار همه عاشقت باشن اما تو عاشق یکی باش…..
پله بساز اما از کسی بالا نرو,
دورت و شلوغ کن اما تو شلوغیا خودتو گم نکن…..
"طلا" باش اما خاکی…..
آدمهاي منفي به پيچ و خم جاده مي انديشند
و آدمهاي مثبت به زيباييهاي طول جاده…
عاقبت هر دو به مقصد مي رسند،
اما يکي با حسرت و ديگري با لذت!
از زندگي خود لذت ببريد و قدر ثانيه هاي خود را بدانيد.
زمان ارزشمند است و ما يکبار بيشتر زندگي نخواهيم کرد.
دلــگیـــر مباش …
دلت که گیـر باشد ، رهـــــا نمی شوی !
خـداونـد بنده گــان ِ خود را با آنچه به آن « دل » بســته اند می آزمــاید !
اين سؤال ، موجب دگرگونى شديدى در زندگى عده اى ،
از جمله پيتر دراکر(نظریه پرداز معروف مدیریت)شده است.
معلم او ، در سيزده سالگى، سؤالى پرسيده
و گفته انتظار ندارم بتوانيد به سؤال من پاسخ دهيد.
اما اگر در پنجاه سالگى هم نتوانيد پاسخى براى آن بيابيد ،
در اين صورت ، حتم بدانيد که زندگي تان را ضايع کرده ايد.
آن سؤال اين است: " به خاطر چه چيزى بايد از تو ، ياد کنند؟"♥
امام صادق(علیه ا لسلام) فرمود:
عا لمى نزد عابدى رفت و به او گفت نماز خواندنت
چگونه و در چه حد است؟
عابد گفت: مانند منى را از نمازش مي پرسند؟!
در صورتيكه من از فلان زمان و فلان وقت عبادت خدا ميكنم.
عا لم گفت: گريه كردنت چگونه است؟
گفت چنان ميگريم كه اشكهايم روان مىشود.
عا لم گفت: همانا اگر خنده كنى و ترسان باشى،
بهتر است از اينكه گريه كنى و ببا لى.
هر كه به خود ببا لد چيزى از عملش بالا نرود (پذيرفته نشود).
اصول كافى ج: 3 ص: 428
به حیوان ها شهوت داد بدون شعور . . .
و به انسان هر دو را . . .
انسانی که شعورش به شهوتش غلبه کند
و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ؛
ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻭ ﯾﮏ ﮔﻞ …
ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪ ،ﯾﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻭ ﯾﮏ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩ؛
ﻣﺮﺩ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ . ﺑﺎﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ :
ﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﻧﭙﺮﺳﺪ .
ﺑﻌﺪﺍﺯﻣﺪﺗﯽ ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﺯﺷﺖ ﻭ ﭘﺮﺍﺯ ﺧﺎﺭ ﮔﻠﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺋﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺁﻥ ﮐﺮﻡ ﺯﺷﺖ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛
ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻨﻈﺮ ﻣﺎ ﻏﻠﻂ ﺑﯿﺎﯾﺪ
ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯾﺪ
ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿﺪ ..
ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺩﺍﯾﻨﺪ!!!
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ؟
"ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛
ﭼﻮﻥ ﻣﻔﯿﺪﯼ
"ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ…
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻡ، ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ…
ﻣﻦ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﺍﻡ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ شاملوی ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ…
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ…
………………………….
به کسی که دوستش داری ""دلبسته"" باش نه وابسته!!!
را تا جایی كه میتوانی بالا بیاور و اظهار عجز كن... سرت را بالا بگیر و تا جایی كه میتوانی از اظهار عجز و تواضع خودداری كن كه اگر قرار باشد مشكلت حل شود ، حل میشود و اگر قرار است مشكلت حل نشود ، حل نمیشود و در این میان فقط تو خودت را كوچك كرده ای...
برآورده كردن حاجات با خداست ( نه مخلوق) |
تعداد صفحات : 36